سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلاس - 1

اولین جلسه ای که من رو به فکر نوشتن برای همه انداخت، راجع به بی توجهی ما به زمان بود!!!

اینکه اکثریت ما قراری رو می گذاریم اما برامون مهم نیست که با چه میزان تأخیر سر قرار حاضر می شیم. حالا فرض کنید قرار با یک بزرگتر باشه، یا با یه دختر خانم اونم تو امروز روز!! طفلک تا برسی چقدر حرف شنیده!!! مهم نیست سر و وضعش چی باشه، مهم نیست منتظر کی باشه؛ پدر، مادر، برادر، خواهر، نامزد، یا اصلا دوستش، مهم اینه که منتظره و اکثریت فکر می کنند انتظار یه دختر یعنی... . و وقتی برسید، بخواد خیلی خانمی کنه و فقط یه چیزی روش سنگینی کرده باشه، ظاهرش رو حفظ می کنه! اما لبخندهاش تصنعی است. اما در بدترین حالت ... فقط کافیه برسید... انگار منتظره که برسید تا بغض سنگینی که داشته خفش می کرده رو ... ، در این لحظه همه چیز به مدیریت شما بستگی داره، اما توقع نداشته باشید همان لحظه متقاعد بشه! ترافیک بهانه خوبی نیست، اون رو شما ساختید، وگرنه چرا او دیر نرسیده؟؟ بازهم تأکید می کنم مهم نیست که شما چه سمُتی در زندگی اون فرد داشته باشید یا در چه لایه ای از رده بندی خانواده-دوست قرار داشته باشید؛ مهم اینه که شما اون فرد رو در اون شرایط معطل کردید!!

زن یا مرد، دختر یا پسر بودن مهم نیست، تأخیر در برابر هر کدام به یک اندازه نا زیباست.

من سعی کردم بدترین حالت رو تصویر کنم اما همگی خوب می دونیم که شرایط متعدد بسیاری می تونه وجود داشته باشته.

اینو تا همین جا داشته باشتید تا در فرصت مقتضی مفصل تر راجع به اون صحبت کنیم.

و اما جلسه بعدی بحث در رابطه با چگونگی ارتباطات بود.

این بحث در سه فایل کلاسه بندی شد؛

1.ارتباط دو جنس با هم.

2.ارتباط دو نسل مختلف با هم.

3. و در نهایت ارتباطات در محیط؛ محیط های کاری، دوستانه و ... .

در این مورد هم بیشتر خواهم نوشت.

روز و روزگار خوش

دوشنبه 1/7/87


(:

اگر خواهان دیدار کسی هستی که می تواند هر موقعیت ناممکنی را فراهم کند

و دور از حرف ها و باورهای مردم به تو شادی بخشد، در آینه بنگر و این واژه ی جادویی را بر زبان آور:

ســـــــــلام