سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دو بیتی که سال ها پیش من رو تکون داد....

سلام.

قصد ندارم این وبلاگ به یک وبلاگ مذهبی بدل بشه، چون بر این عقیده ام که هر فردی باید خودش به یه جایی، یه نقطه ای، یه حسی یا هر تعبیر دیگری که ازش دارید برسد تا اعتقادات خودش رو پیدا کند. وگرنه ساعت ها که سهل اند، اگر سال ها هم بحث کنی ره به جایی نخواهی برد...

 

 

اما یک بار برای اولین و آخرین بار؛

من هم مثل خیلی از شما، بر این باور هستم که:

به تعداد افراد روی کره ی زمین، راه برای رسیدن به خدا وجود داره

ولی احتمالاً در یک جا با بعضی دچار اختلاف عقیده می شیم و اون اینه که

البته بعد از نماز، یعنی تشکر به شیوه ای که از ما خواسته شده.

مورد اول قدردانی به شیوه ی خود ماست، نه روش و سبکی که از ما خواسته شده.

 

کاملاً ساده، اگر عزیزی از عزیزان شما، یک نوع گل خاص از شما بخواهد و شما چیز دیگری تهیه کنید، دلخور نخواهد شد؟! این مطلب رو ببرید در آن سطح بالا تر ...

مدت ها نمی دونستم چه طور می شه این قضیه رو براین دیگران توضیح داد. تا اینکه با چنین توضیح ساده ای، یکی از دوستان تونست کاری کنه که دوست دیگرمون، به اون نقطه ی خاص برسه... . او هم معتقد بود به شیوه ی خودش تشکر می کنه!!!

 

 

با تمام این اوصاف سال هاست که در مطب پزشکی چند بیتی رو می بینم، می نویسم، شاید باشند کسانی که با خواندن این چند بیت به اون حس، به اون نقطه برسند....

 سالها پیش همین دو بیت، عمیقاً قلب خودم رو لرزون...

 

شیطان که رانده شد به جز یک خطا نکرد

خود را برای سجده ی آدم رضا نکرد

شیطان هــــزار مـــرتبه بهتــر ز بی نمــاز

او سجده را بر آدم و این بر خدا نکرد